دومین روش تحلیل صنایع از طریق توانایی عملیاتی آنها در رابطه با کل اقتصاد است، به این معنی که برخی از صنایع در طی دوران رکود عملکرد ضعیفی دارند، در حالی که برخی دیگر از صنایع داراي عملکرد خوبی میباشند. عملکرد بعضی از صنایع مطابق با چرخه تجاري و با توجه به وضعیت تجاري و اقتصادي بهبود یافته و یا وخیم می شود. بسیاري از سرمایه گذاران به دنبال شرکتهاي در حال رشد هستند. در صنایع در حال رشد انتظار میرود سودهاي سهام بدون توجه به شرایط اقتصادي خیلی بیشتر از میانگین کل صنایع باشد. صنایع دارویی، تلویزیون رنگی، تجهیزات اداري و کامپیوتر درگذشته از جمله این صنایع بوده اند. در دهۀ ۱۹۸۰صنایع در حال رشد شامل صنایع مهندسی ژنتیک، میکرو کامپیوترها و ابزار جدید پزشکی بودند. در حال حاضر و حتی در آینده صنایع رباتها از جمله صنایع در حال رشد بوده و خواهند بود. یکی از اهداف اولیه و اساسی تحلیل اوراق بهادار شناسایی صنایع در حال رشد در آینده نزدیک و دور است.در طرف مقابل صنایع در حال رشد، صنایع تدافعی قرار دارند که کمتر تحت تاثیر رکود و تغییرات اقتصادي هستند.
صنایع غذایی نمونه مناسبی از این نوع صنایع میباشد. مردم همیشه به غذا نیاز دارند و بدون توجه به اقتصاد باید نیازهاي غذایی از قبیل نوشیدنی ها، گوشت، لبنیات و غیره را بر آورده سازند. کالاهاي عمومی را هم میتوان جزء صنایع تدافعی به حساب آورد.
صنایع ادواري، صنایعی هستند که تغییر در آنها زیادتر است به این مفهوم که عملکرد آنها در شرایط رونق اقتصادي خوب بوده و در شرایط رکود اقتصادي نامناسب میباشد. کالاهاي بادوام مثال خوبی از محصولاتی هستند که شامل صنایع ادواريمیشوند. براي مثال محصولاتی همچون خودروها، یخچال ها و استریوها ممکن است در زمان رونق اقتصادي با استقبال خوبی مواجه شوند ولی در زمان رکود این چنین خریدهایی ممکن است در اولویت دوم خریداري قرار گیرد، براي اینکه مشتریان میتوانند هنوز از محصولات مشابه قبلی که خریداري کردهاند استفاده نمایند. برخی از صنایع نیز صنایع ادواري معکوس هستند که روند آنها مخالف با روند وضعیت اقتصادي است. صنعت معادن طلا نمونه اي از این صنایع است.
این سه طبقه بندي از صنایع برطبق شرایط اقتصادي مجموعه کاملی از یک طبقه بندي نیست. طبقه بنديهاي دیگري نیزامکانپذیر و منطقی هستند. براي مثال صنایع حساس به نرخ بهره معمولاً نسبت به انتظارات مربوط به تغییرات نرخ بهره از حساسیت برخوردار هستند. صنایع مربوط به خدمات مالی، بانکداري، دارایی هاي واقعی مثالهاي واضحی از صنایع حساس به نرخ بهره هستند. صنعت ساختمان سازي مثال دیگري از این نوع صنایع است.
این طبقه بندي ها چه کاربردهایی براي سرمایه گذاران دارد؟ براي پیشبینی عملکرد یک صنعت در دوره اي کوتاه مدت،سرمایه گذاران باید به دقت مرحلۀ چرخه تجاري و تغییرات احتمالی نرخهاي بهره را تجزیه و تحلیل نمایند. اگر اقتصاد به سمت رکود میل نماید، صنایع ادواري احتمالاً بیشتر از سایر صنایع تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، در صورتی که صنایع تدافعیکمترین تاثیر را خواهند پذیرفت. براساس این چنین راهنمایی هایی سرمایه گذاران میتوانند تصمیمات بهتري در خصوص خرید و فروش اتخاذ نمایند. همچنین، یک پیش بینی در خصوص افزایش نرخ بهره، تاثیرات منفی بر روي صنعت هاي پس انداز و وام دهی و صنعت ساختمان سازي خواهد داشت، در صورتی که یک پیش بینی در خصوص کاهش نرخ بهره تاثیر برعکسی خواهد داشت. عبارات فوق اهمیت تجزیه و تحلیل بازار را به طور مضاعف نمایان میسازد. سرمایه گذاران نه تنها قبل از اقدام به سرمایه گذاري نیاز به فهمیدن وضعیت اقتصاد و بازار دارند بلکه وجود چنین دانشی در انتخاب یا عدم انتخاب صنعت خاصی ارزشمند است.
تجزیه و تحلیل گر یا سرمایه گذار باید چند ویژگی را که جزء عوامل کمی مهم صنعت هستند مورد بررسی قرار دهند. فهماین عوامل به سرمایه گذاران در تحلیل صنعت خاص و ارزیابی افق هاي آتی کمک خواهد کرد.