آموزش تحلیل بنیادی قسمت ۶

آموزش تحلیل بنیادی قسمت ۶

عملکرد تاریخی (گذشته):

همانطور که میدانیم برخی از صنایع در بلندمدت داراي عملکرد خوب و برخی دیگر داراي عملکرد ضعیف بودهاند. اگر چه عملکرد را همیشه نمیتوان براساس عملکرد گذشته پیشبینی نمود ولی با این حال هرصنعتی مسیري را طی میکند که نباید از آن غافل بود. صنعت سیمان در سال ۱۳۷۰و ۱۳۸۰در رابطه با سال مبنا یعنی ۱۳۶۹ عملکرد خوبی داشته است. این وضعیت تا سال ۱۳۸۲ ادامه داشته است. سرمایه گذاران باید میزان فروش و رشد سود سهام و عملکرد قیمت گذشته (تاریخی) را بررسی نمایند. اگر چه گذشته را نمیتوان به آسانی به آینده تسري داد با این حال اطلاعات سودمندي را ارائه میکند.

 رقابت:

شرایط رقابتی موجود در یک صنعت میتواند اطلاعات مهمی در خصوص ارزیابی آینده ارائه نماید. آیا در نتیجه کنترل مواد اولیه، هزینه هاي سنگین احداث کارخانه، سطح تولید مورد نیاز براي رسیدن به مرحله سودآوري و غیره،امکان ورود به صنعت جدید و رقابت با رقباي جدید وجود دارد.

مایکل پورتر مباحث مهمی را در خصوص استراتژي رقابتی ارائه کرده است که دربرگیرنده بررسی وضعیت رقبا در یک صنعت است. توانایی رقابت در یک صنعت تعیین کننده قدرت صنعت در حفظ بازدة بالاتر از میانگین است.

این توانایی، به شانس بستگی ندارد، بلکه بازتاب عواملی اساسی است که به ۵ عامل رقابتی مهم بستگی دارد:

۱ .تهدید رقباي تازه وارد
۲ .قدرت مذاکره ( چانهزنی) خریداران
۳ .تهدید محصولات یا خدمات جایگزین
۴ .رقابت میان رقباي موجود
۵ .قدرت مذاکره (چانه زنی) عرضه کنندگان (تامین کنندگان)
این پنج نیروي رقابتی، سودآوري صنعت را تامین میکنند براي اینکه این عوامل بر اجزاي بازده سرمایه گذاري تاثیرمیگذارند. شدت هر یک از این عوامل تابعی از ساختار صنعت است.

ارزیابی چشم اندازهاي آتی صنعت:

سرمایه گذاران علاقمند به عملکرد مورد انتظار آتی صنعت هستند. آنها میدانند که این چنین برآوردهایی با مشکلات و تا حدودي با خطاهایی همراه است ولی در عین حال میدانند که قیمتهاي سهام تابعی است از پارامترهاي مورد انتظار و مقادیر شناخته شده. بنابراین سرمایه گذاران بایستی چه کاري انجام دهند؟معمولاً سرمایهگذاران تمایل دارند صنایع را در زمینه هایی همچون تحلیل بازار، که در فصل قبل در مورد آن بحث شد،ارزیابی نمایند. سرمایه گذاران علاقمند هستند بتوانند سود مورد انتظار صنعت و ضریب فزاینده مورد انتظار را برآورده نموده و از طریق ترکیب آنها به یک مقدار معینی براي تخمین آینده دست پیدا کنند. با این حال، انجام اینکار چندان ساده نیست و مستلزم شناخت چندین رابطه و برآورد چندین متغیر است. خوشبختانه، براي کمک به سرمایه گذاران در تحلیل صنعت،اطلاعات مهمی به آسانی در دسترس قرار دارد. سرمایه گذاران باید در مورد منابع دست اول اطلاعات مربوط به صنعت وماهیت اطلاعات موجود آگاهی لازم را داشته باشند.

کی دیگر از روشهاي مناسب براي تحلیل صنعت بکارگیري مفاهیمی است که در اینجا به صورت کلی بیان میشود.

براي تعیین عملکرد صنعت در دوره هاي کوتاه مدت (مانند یک سال) سرمایهگذاران باید سؤالات زیر را ازخودشان بپرسند:

۱)با توجه به شرایط فعلی و چشماندازهاي آتی اقتصاد، کدامیک از صنایع احتمالاً سود خوبی را ارائه خواهند کرد؟

۲ )کدامیک از صنایع نسبت E/P خوبی خواهند داشت، یا اینکه نرخ بهره به چه سمتی سوق پیدا خواهد کرد و کدام یک از صنایع بیشتر تحت تاثیر تغییرات نرخ بهره قرار خواهند گرفت؟ در صورتی که سایر شرایط یکسان باشند تغییر در نرخ تنزیل خواهد شد.

۳ )کدامیک از صنایع بیشتر تحت تاثیر رویدادهاي بالقوه آتی ممکنه از قبیل مدیریت جدید، تورم جدید، تکنولوژي، جدید، افزایش هزینه ها و غیره قرار میگیرند؟

براي پیش بینی عملکرد صنعت دربلند مدت،سرمایه گذاران بایدسؤالات زیر رامطرح نمایند:

۱ .در دهۀ آینده کدامیک از صنعتها استعداد و چشمانداز رشد را دارند؟ (در اوایل دهه ۱۹۸۰صنعتهایی از قبیلمیکرو کامپیوتر، نرمافزار، ارتباطات از راه دور، چنین صنعت هایی بودند).
۲ .کدامیک از صنایع احتمالاً مشکلاتی را در تغییر از جامعه صنعتی به اقتصاد فنآوري اطلاعات خواهند داشت؟مانند تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، براي تحلیل صنعتها نیز میتوان از روش هاي مختلفی استفاده کرد. بسیاري از این روشها از یک الگوي منطقی پیروي می کنند. براي مثال، اگر شما بتوانید به صورت منطقی کاهش تعداد رقباي یک صنعت را پیش بینی کنید با یکسان بودن سایر شرایط میتوانند پیشبینی کنید که سودآوري شرکتهاي باقی مانده افزایش خواهد یافت.