هر گونه ابزار بدهی مانند اوراق قرضه که اصل مبلغ آن با سپردن مقداری دارایی مشهود به عنوان وثیقه توسط ناشر تضمین شده باشد، بدهی تضمین شده نامیده میشود.
ابزار مشتق به قرارداد یا اوراقی گفته میشود که ارزش آن وابسته به ارزش اوراق بهادار، کالا، شمش یا ارز اصلی است و هیچ گونه ارزش مستقلی ندارد. پیمان آتی و اختیار معامله دوگونه از این ابزارها هستند که به طور معمول در بورسهای معتبر جهان دادوستد میشوند. پیمان آتی، قراداد استانداردی است که بر اساس آن شخص متعهد میشود در آینده تعداد مشخصی اوراق بهادار را در زمان و مکان معین به طرف مقابل تحویل دهد. برگ اختیار معامله نیز به دو گونه است: اختیار خرید سهم و اختیار فروش سهم .
سهامی که تغییرات شدید و ناگهانی فراوانی در قیمت آن رخ میدهد، به سهام شکننده یا پرنوسان معروف است. چنانچه نوسان شدید قیمت یک سهم به دلیل وجود عواملی همچون نوسان درآمدها، تعداد اندک سهام منتشر شده، یا وخامت اوضاع در صنعتی که به آن وابسته است باشد، نوسان قیمت آن با عامل آلفا محاسبه میشود و در صورتی که نوسان قیمت آن با اوضاع بازار مرتبط باشد، از عامل بتا استفاده میشود.
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند.
علام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم و ورشکستگی شرکت. زمانی که شرکتی به مرحله انحلال میرسد، به طور معمول، سهامداران همه پول خود را از دست میدهند.
نوسان قیمت یک سهم در مقایسه با نوسان قیمت بقیه سهام یا حساسیت بازده یک سهم نسبت به تحولات بازار سرمایه را ریسک سیستماتیک مینامند. این ریسک را نمیتوان از طریق ایجاد یک پرتفوی متنوع کاهش داد.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
اصطلاحی است که در بخش بدهیهای ترازنامه شرکت به چشم میخورد و به معنی مبالغی است که شرکت بابت خرید کالاها و خدمات مورد نیاز خود که به صورت اعتباری تهیه کرده است، به طلبکاران شرکت بدهکار شده است.
اصطلاحی است که در بخش داراییهای ترازنامه به چشم میخورد و به معنی بدهکاران شرکت است. از آنجا که همه بدهکاران شرکت به دلیل وجود مشکلات مالی قادر نیستند بدهی خود را به موقع پرداخت کنند، در یک برآورد واقعی از حسابهای دریافتنی شرکت باید آن دسته از طلبهایی که دریافت آنها با تردید همراه است، از این جمع کسر شود.همچنین با برآورد این دسته از حسابها میتوان میزان نقدینگی شرکت را محاسبه کرد.
شرکتها یا بانکها اوراق قرضه قابل تبدیل یا غیرقابل تبدیل یا بخش غیرقابل تبدیل اوراق قرضه خود را پیش از تاریخ سررسید به ارزش اسمی یا با تخفیف، از مشتریان خود بازخرید میکنند.
تقاضا یعنی میل و خواست و توانایی یک فرد برای دریافت سهام.