در حال حاضر ۱۹ شرکت در گروه بزرگترین شرکتهای بورس قرار دارند كه ارزش سهام این شرکتها بیش از یک میلیارد دلار يا بيش از هزار ميليارد تومان است.
طبق آمار بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر ارزش سهام ۱۹شرکت در بورس تهران بيش از يك ميليارد دلار است و اين شركتها در گروه بزرگترین شرکتهای بورسي قرار دارند.
اما شركتهاي ميلياردي تالار شيشهاي از زمان ورود شركت مخابرات به بورس ظهور كرد زيرا با عرضه سهام مخابرات در بورس اين شركت به عنوان بزرگترين شركت بورسي لقب گرفت و با افزايش شاخصهاي بورس ارزش سهام آن رشد كرد و در بالاترين سطح به ۱۷ هزار ميليارد تومان رسيد اما در سال جاري همزمان با افت قيمتها و شاخصهاي بورس، قيمت سهام اين شركت نيز نزول كرد و ارزش بازار آن اكنون ۱۰ هزار ميليارد تومان است.
با اين حال شركت مخابرات هنوز بيشترين ارزش بازار را در ميان شركتهاي بورسي دارد و در صدر جدول ايستاده است؛ پس از آن سهام ۱۸ شركت ارزشي بيش از يك ميليارد دلار در بورس تهران دارند.
به اين ترتيب پس از مخابرات دو شرکت ملی مس ایران و فولاد مبارکه بهترتیب با ارزشي معادل شش هزار و ۶۰۵ و پنج هزار و ۷۲۵ ميليارد تومان جایگاههای دوم و سوم شركتهاي میلیاردي بورس تهران را بهخود اختصاص دادهاند. شرکتهای سرمایهگذاری امید، سرمایهگذاری غدیر و بانک پاسارگاد هم رتبههای سوم تا ششم این جدول را در اختیار دارند.پس از این شرکتها، شرکتهای فولاد خوزستان، گلگهر، چادر ملو، گسترش نفت و گاز پارسیان، پتروشیمی پردیس، بانک ملت، بانک پارسیان، بانک تجارت، پالايش نفت بندرعباس، توسعه معادن و فلزات، مدیریت پروژههای نیروگاهی، فولاد خراسان و پتروشیمی خارک با ارزشي معادل ۱۲۴۱ ميليارد تومان رتبههای دیگر شركتهاي بزرگ و میلیارديهای بورس را تشکیل میدهند.
اعلام غیرمنتظره افزایش “بهره مالکانه” و پس گرفتن” پروانه بهره برداری” معادن گل گهر و چادرملو, در شرایط حاضر, در طول ۲۴ ساعت, چنان جو بازار سهام کشور را آشفته نمود که سازمان بورس به ناچار دست به توقف نماد این شرکت ها زد, تا بازار تازه رونق گرفته, دوباره در لاک رکود فرو نرود.
تی دیوار بی اعتمادی چنان قد علم کرد که پس از اعلام سازمان بورس مبنی بر بازگشایی نمادهای مزبور در پی برطرف شدن مسئله فوق, صف های فروش میلیونی شرکت های مزبور ظاهر گشت.. برخی می گویند ,” بهره مالکانه و پس گرفتن پروانه بهره برداری” تنها یک شایعه دولتی بود, اما آیا تهیه کنندگان این شایعه می دانند که شوخی با بورس تازه نفس, چه پیامدهایی می تواند برای بخش های مختلف اقتصاد کشور داشته باشد؟ ایا می دانند که شرکت های مزبور, دستی هم در سبد “سهام عدالت” اهدایی دولت به دهک های مختلف جامعه دارند و با بحرانی شدن وضعیت این شرکت ها, سود سهام پرداختی سهام عدالت نیز کاهش خواهد یافت و پیامدهای منفی آن افزایش؟ آیا می دانند که جلب اعتماد دوباره جامعه سهامداری چه هزینه های مالی و مهمتر, زمانی, در پی خواهد داشت؟ چه خوب است که این, تنها یک برداشت بدبینانه رسانه ای باشد.
اما واقعیت این است که بازار شکننده بورس کشورمان, تاب تحمل شایعات از جنس دولتی را ندارد. به راستی برندگان اصلی این موج پراکنی کدامین گروه ها هستند؟
مبدا اصلی دست گذاشتنی به این ظرافتی, در حالی که توجه همه بازیگران بازار به دنبال نشانه های احتمالی مثبت بازار بود, در کدامین جلسه, در کدامین ذهن خلاق! و با چه استدلالی به وقوع پیوست؟
آیا واقعا بهترین زمان اعلام این رویداد و مهمتر از آن توسعه یافته ترین روش حل این معضل, پرت نمودن خبر مزبور در دامن بورس بود؟