واقعیت انسان های بزرگ

واقعیت انسان های بزرگ

انسان های بزرگ کیستند و چگونه به جایگاه خاص دست یافته اند؟ واقعیت این است که عده ای انگشت شمار, در میان عده کثیری از انسان های روی زمین,جایگاه ویژه ای دارند.

برای عده ای الگو , برای کسان دیگری اسطوره و آرمان و برای عده ای دیگر به  بتی تبدیل شده اند. و البته برای عده ای خدا!

البته شهرت و موفقیت هیچ انسانی بی دلیل نیست. موفقیتاتفاقی نیست.

ولی چرا اینگونه نیاندیشیم:

اگر این  انسان ها توانسته اند به آن مقام معنوی برسند , چرا ما نتوانیم؟

اگر عده زیادی راه آن ها را طی کرده اند و می کنند , چرا ما نتوانیم به الگویی برای انسان های دیگر تبدیل شویم؟

اگر آنها توانسته اند راه خود را انتخاب کنند و به مقصدی برسند و به الگویی تبدیل شوند , چرا ما نتوانیم آزادانه و آگاهانه راه خود را انتخاب کنیم؟

آنها بدون الگو و با شورش علیه شرایط و افکار و عقاید زمانه خودشان , به مقصدی و هدفی و جایگاهی رسیدند. چرا ما نتوانیم؟

اگر به حقیقت دست یافتند و سخنان و عقایدشان حقیقت است و  ما پذیرفته ایم , چرا خودمان به آن نتایج نرسیدیم؟ چرا  باید وضعیت نادرست خود را بپذیریم؟!

تفاوت در این است که آنها اراده کردند و شهامت داشتند , و اهل تقلید نبودند. ولی ما به قناعت عادت کرده ایم. شک و تردید پدیده ای غیرطبیعی و ترس به پدیده ای طبیعی تبدیل شده است.

آنها عقاید کهنه و نامناسب را دور ریختند و خود آیین و آداب نیکو آفریدند. ولی ما آنقدر شهامت و غنا داریم که بتوانیم خودمان باشیم.

آنها مستقل شدند و زندگی آفریدند , ولی تمام زندگی ما با همان آداب و سنن و عقاید اشتباه قدیمی خودمان جهت دهی می شود.

آنها هم انسان بودند!

انسان های بزرگ ، یک واقعیت دارند و آن تهذیب و خودسازی بوده است. کارهای نادرستی که برای اکثریت بیشماری به عادات هر روزه بدل می گردد و رهایی از آن ها دشوار و غیرممکن می نمایند ، برای انسان های بزرگ به زورآزمایی با خود مبدل می گردد.

انسان های بزرگ به این دلیل بزرگند که با جهل خود ، با عادات ناپسند خود ، با اشتباهات و خطاهای خود ، خو نمی گیرند و مصداق ” انسان”ی می شوند که خداوند می فرماید “اشرف مخلوقات”

پس شما هم می توانید و ما هم می توانیم مانند آنها زیست کنیم و رشد نماییم … البته بدون سختی هیچ چیز با ارزشی متولد نمی گردد.