در این مطلب بدنبال آشنایی با مقدمات تحلیل بنیادی هستیم. قسمت دوم این مطلب را در ادامه بخوایند .
خریدار سهام بایستی قبل از سرمایه گذاری صنعتی را که در آن قصد خرید سهام را دارد، موردبررسی قرار دهد. زیرا باتوجه به مسائل و مصالح کشور گاهی از بعضی صنایع حمایتهایی صورت میگیرد و بعضی از صنایع موردتوجه بیشتری قراردادند و از طرفی بعضی از صنایع به فراموشی سپرده میشوند. همچنین رشد هر صنعت شامل سه مرحله است :
۱) مرحله پیشروی
۲) مرحله توسعه
۳) مرحله کسادی
سرمایه گذار بهتر است صنایعی را انتخاب کند که در مرحله توسعه خود هستند و از انتخاب صنایعی که در مرحله پیشروی و کسادی میباشند، بپرهیزد .
سرمایه گذار پس از انتخاب صنعت یا صنایع با رشد بالا باید شرکت یا شرکتهایی را در صنعت انتخاب نماید که نسبت به دریافت سود سهام و افزایش قیمت سهام در آینده مطمئن باشد. بنابراین سرمایه گذار باید تجزیه و تحلیل های وسیعی را درمورد شرکت به شرح زیر انجام دهد :
سرمایه گذار باید کارایی مدیریت شرکت را موردبررسی قرار دهد. مدیریت نقش فوق العاده ای در موفقیت یا شکست شرکت دارد. مدیریت میتواند روح حرکت به شرکت ببخشد و ادامه حیات آن را تضمین کند. شواهد اخیر نشان داده است که درصد بالایی از عدم موفقیت شرکتها، پی آمد مدیریت ناشایسته و ناآزموده بوده است .
سرمایه گذار باید تجزیه وتحلیل دقیقی نسبت به سودآوری شرکت و ثبات سود داشته باشد .
کیفیت سود نیز عامل مهمی است، سرمایهگذار باید برای درآمدها و هزینه های موقتی اهمیت زیادی قائل نباشد و بهرویه های بلندمدت اهمیت دهد.
همچنین خریدار بایستی به سود تعلق گرفته به هر سهم و درآمد هر سهم و تفاوت بین این دو نیز توجه داشته باشد. زیرا بعضی از شرکتها درآمد هر سهم را توزیع نمیکنند و به حساب اندوخته شرکت واریز میکنند که ممکن است این وجوه در توسعه شرکت بسیار مؤثر باشد. حال با توجه به اینکه خریدار به دنبال بازده کوتاه مدت یا بلندمدت است، بایستی دست به انتخاب بزند .
یکی از ارقام مهم برای سرمایه گذاران که میتواند مورد تجزیه وتحلیل واقع شود و آنها را در اخذ تصمیم هدایت نماید، نسبت قیمت بر درآمد شرکتها هست. چه در کشورهایی که بهای اسمی سهم رابط های با قیمت دارد و چه در کشورهای دیگر که بهای اسمی برای سهم یا وجود ندارد و یا به طورکلی برای آن اهمیتی قائل نیستند، نسبت قیمت بر درآمد میتواند عامل مؤثری در تصمیم گیری سرمایه گذاران باشد.