نسبت P به E از تقسيم کردن قيمت سهم ((Price به سود ساليانه سهم (Earning) بدست مي آيد. براي مثال، دو شرکت الف و ب را که هر دو در صنعت ساختمان فعاليت ميکنند و در اغلب شرايط نيز با هم يکسان هستند، درنظر بگيريـد. اگر سود سهام هر دو شرکت در پايان سال ۱۰۰ تومان باشد، اما قيمت سهام شرکت الف در بورس ۵۰۰ تومان و قيمت سهام شرکت ب، ۱۰۰۰ تومان، شما چه نتيجه اي خواهيد گرفت؟ طبيعتا اولين چيزي که به ذهن ميرسد اين است که با فرض تداوم روند سودآوري، شرکت “الف” پس از ۵ سال، خواهد توانست اصل سرمايه سهامدارانش را از محل سود سهام، تأمين نمايد (۵=۱۰۰/۵۰۰)، درحاليکه اين مدت در شرکت “ب”، ۱۰ سال است (۱۰=۱۰۰/۱۰۰۰). بنابراين، احتمالا شرکت “الف” در مقايسه با شرکت “ب”، در وضعيت مناسب تري قرار دارد. معمولا در شرايط يکسان، هر اندازه نسبت P به E يک شرکت در مقايسه با ساير شرکتهاي موجود در آن صنعت کمتر باشد، نشان دهنده ارزنده بودن سهم است.
همچنين با بررسي نسبت P به E يک شرکت و مقايسه آن با نسبت P به E ساير شرکتهاي فعال در آن صنعت، ميتوان دريافت که آيا قيمتي که هماکنون براي سهم مذکور در بورس تعيين شده، قيمت مناسبي است يا خير؟ البته بايد توجه داشت که نسبت P به E تنها يکي از معيارهاي ارزيابي سهم است و نبايد به تنهايي و بدون درنظر گرفتن ساير معيارها، ملاک تصميمگيري قرار گيرد.
شرکت سهامي خاص، شرکتي است که همه سرمايه آن را موسسان (بنيانگذاران) شرکت تأمين ميکنند و بنابراين، سهام آن براي عموم عرضه نميشود. تعداد سهامداران در شرکت سهامي خاص بايد حداقل ۳ نفر باشد. حداقل سرمايه موردنياز براي تأسيس شرکت سهامي خاص هم يک ميليون ريال (صد هزار تومان) است.
شرکتي است که بخشي از سرمايه موردنياز آن، ازطريق عرضه سهام به عموم مردم تأمين ميشود. در شرکت هاي سهامي عام، تعداد سهامداران نبايد از ۵ نفر کمتر باشد. حداقل سرمايه موردنياز براي تأسيس شرکت سهامي عام، ۵ ميليون ريال (۵۰۰ هزار تومان) است. يکي از مهمترين شروط عرضه سهام شرکتها در بورس اين است که شرکت، سهامي عام باشد.
بورس کالا ، بازار متشکل و منسجمی است که تعداد زیادی از عرضهکنندگان، کالای خود را عرضه و کالای مربوطه پس از بررسیهای کارشناسی و قیمتگذاری توسط کارشناسان آن بازار، به خریداران عرضه میشود. در این بورسها، معمولاً کالاهای خام و فرآورینشده مانند فلزات، پنبه، گندم، برنج و… داد و ستد میشوند. یکی از مزایای بورس کالا، حضور نهادهای نظارتی و تنظیمگری است که تمامی تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و تجار کالا با حضور این نهادها، از مزایای مترتب بر قوانین و مقررات حاکم بر بورس برخوردار میشوند. به طور کلی، شرکتکنندگان در بورس کالا به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول کسانی هستند که میخواهند از ریسک نوسان قیمتها در امان باشند و در بورسهای کالا، به عنوان خطرپوش ریسک شناخته میشوند، مانند تولیدکنندگان کالا، مصرفکنندگان عمده و… . دسته دوم، بر خلاف گروه اول کسانی هستند که از نوسانات قیمت استفاده کرده و سود خود را حداکثر میکنند. در بورسهای کالا، این گروه با نام سوداگران معرفی میشوند.
قرارداد آتی قراردادی است که فروشنده براساس آن متعهد میشود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین میکنند بفروشد و در مقابل طرف دیگر قرارداد متعهد می شود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند.
نهاد واسـط، يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که ميتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي، نسبت به تأمين مالي از طريق انتشار اوراق بهادار اقدام نمايد.
اولا نهاد واسط، يک نهاد مالي است و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعاليت ميکند، بنابراين نظارت دقيق بر عملکرد اين نهاد توسط سازمان بورس صورت ميگيرد.
ثانيا نقش نهاد واسـط، تأمين مالي ازطريق انتشار اوراق بهادار براساس عقود اسلامي است، بنابراين کليه ملاحظات شرعي در انتشار اوراق بهادار توسط نهاد واسط، مدنظر قرار گرفته و اين اوراق، براساس عقود اسلامي، مانند عقد مشارکت، عقد اجاره و يا ساير عقود اسلامي، منتشر ميشود.